سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به برادرت اعتماد مطلق نداشته باش ؛ زیرا به زمین خوردن بر اثر اعتماد [به همه گفته ها و کرده های دوست] قابل جبران نیست . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
صارمی(0)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :12
کل بازدید :34076
تعداد کل یاداشته ها : 56
103/2/17
4:25 ع
موسیقی

مؤمن باید بی اعتنای به دنیا باشد ، چرا که اگر دنیا در اختیار انسان قرار گرفت ، نعمت خداست و وسیله‌ی آزمایش انسان است و اگر از او باز گرفته شد ، آزمایش دیگری برای او پیش آمده و بلایی است که باید بر آن صبر کرد . البته صبر و بردباری بر فقر ، به این معنا نیست که انسان برای رفع فقر تلاش نکند ، بلکه بدین معناست که تا فقر برطرف نشده بر آن شکوه و بی تابی نکند .


فقر

خداوند بر اساس حکمت و مصلحت ، تقدیراتی را بر بندگان خود قرار داده است و آن تقدیرات ، با انتخاب و اختیار افراد منافات ندارد ؛ یعنی چنان نیست که افراد مجبور باشند و اختیار از آن‌ها سلب گردد . شرایطی فراهم می‌آید که به هرکس قسمی و سهمی از نعمت‌ها تعلق می‌گیرد و خدا هرچه را برای هر کس صلاح بداند ، در اختیارش می‌گذارد و شکی نیست که همه‌ی این ها وسیله‌ی آزمایش انسان است .

انسان جاهلی که از معارف دینی و تعالیم انبیا بی بهره است ، وقتی به فقر مبتلا می‌گردد ، می‌گوید خدا مرا تحقیر کرده است و من نزد خدا بهایی نداشتم که نگون بختم کرد .

« وَاَمَّا اِذا ماابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی اَهانَنِ »1؛ و چون (خداوند) برای آزمودن ، او را تنگ روزی و فقیر کرد ، می‌گوید خدا مرا خوار گردانید .

در مقابل خدا می‌فرماید :

« فَاَمَّاالاِنْسانُ اِذا مَاابتَلاهُ رَبُّهُ فَاکْرَمَهُ وَ نَعَّمهُ فَیَقُولُ رَبِّی اَکرَمَنِ »2؛ و اما انسان ، چون خدا او را به رنج و غمی گرفتار سازد ، سپس به کرم خود او را نعمتی جهت آزمایش و امتحان بخشد ، گوید ؛ خدا مرا عزیز و گرامی داشته است .

مؤمن می‌داند خداوند بر هر کاری قادر است و چیزی از دایره‌ی اراده ، علم و اذن او خارج نیست و تدبیر موجودات جهان ، از کوچک و بزرگ ، دردست اوست : اوامر عالم را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند

 

 

 

عوامل فقر و نداری

قرآن علاوه بر این که فقر و دارایی را وسیله آزمایش معرفی می‌کند ، آن‌ها را فرایند و برخاسته از علل و عواملی می‌داند . چه بسا کسانی که به فقر مبتلا می‌شوند ، فقر آن‌ها بازتاب و مکافات اعمال زشت آن‌هاست و جزای دنیایی رفتار آن‌هاست که به فقرا رحم نمی‌کردند و به دنبال انباشت ثروت بودند و به ثروت خود می‌بالیدند .هر رخدادی روی حساب و حکمت و مصلحت است ؛ چنان نیست که از اختیار خدا خارج باشد ، یا خدا غافل گردد و در آن حال اوضاع به هم خورد و ناگاه آتش فشانی از کوهی فواره کشد و شهری را نابود سازد !

مؤمن می‌داند خداوند بر هر کاری قادر است و چیزی از دایره‌ی اراده ، علم و اذن او خارج نیست و تدبیر موجودات جهان ، از کوچک و بزرگ ، دردست اوست :

« یُدَبِّرُ الامرَ مِنَ السَّماءِ اِلَی الارْضِ ثُمَّ یَعرُجُ الَیهِ ... »3؛ اوامر عالم را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند .

 

جایگاه فقیران پرهیزگار و ثروتمندان پرهیزگار

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) می‌فرماید: فقیران پرهیزگار امت من، زودتر از دارایان پرهیزگار امتم وارد بهشت خدا خواهند شد... زیرا گروه دوم، معطل پرسش و پاسخ خداوند درباره اموالشان می‌شوند .

 

گفتگوی خداوند با پیامبر اکرم(ص)

خدا

- ای محمد!... اگر بنده‌ای را دوست داشته باشم، دارایش می‌کنم و سه چیز از دارایی‌هایش این‌هاست:

اول، کاری می‌کنم به فکر غم دیگران باشد و غم دلش، بیشتر از شادی‌اش باشد.

دوم، گاه- گاه، بیمارش می‌کنم و به خاطر بیماری، کاری می‌کنم که بارش سبک شود و از من دور نشود.

سوم، نمی‌گذارم ثروت فراوانی داشته باشد تا فکر و خیالش زیاد نشود و مرا ترک نکند.

... اما اگر بنده‌ای را دوست نداشته باشم، او را هم رها نخواهم کرد و به او هم سه چیز خواهم داد که اگر خوب نگاه کند، به سود اوست:

اول، مدام خبرهای خوش به او می‌رسانم و می‌گذارم پی در پی سود داشته باشد تا سرش گرم باشد و مرا به یاد نیاورد.

دوم، نمی‌گذارم بیمار و بستری شود، تا مبادا یاد من بیفتد و مرا برای شِفایش صدا کند.

سوم، ثروتش را فراوان می‌کنم تا مدام مشغول شمارش و محاسبه باشد و نتواند وقتی برای عبادت بگذارد .

  

از کجا بفهمیم علت مبتلا شدنمان بر فقر چیست؟

امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) می‌فرماید: گاهی فقیر شدن آدم‌ها به خاطر مقامی است که خداوند به آنان داده و گاهی مجازات خداوندی است. اگر می‌خواهی بدانی تفاوتشان در چیست، بدان که اگر فقر، کرامت الهی باشد، فقیر را بداخلاق و کم طاقت نمی‌کند... پس از مدتی که همدم فقیر باشد، سبب می‌شود ارتباط او با خدا بیشتر شود... اما اگر مجازات الهی باشد، صاحبش را دچار اشتباه‌های پی در پی می‌کند، اخلاقش بد می‌شود و در کنار شکایت کردن از خدا، آلوده گناهش می‌کند .

امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) می‌فرماید: گاهی فقیر شدن آدم‌ها به خاطر مقامی است که خداوند به آنان داده و گاهی مجازات خداوندی است

 

 

 

ملاک عزت و ذلت در نزد خداوند چیست؟

گرچه ما نمی‌دانیم، چرا خداوند برای برخی فقر و برای برخی غنا و دارایی را مقدر ساخته، برای برخی بیماری و گرفتاری‌هایی را پیش می‌آورد ـ و هنوز یکی را پشت سر نگذاشته دیگری رخ می‌دهد ـ و برای دیگری رفاه و آسایش را؛ ولی بالاجمال می‌دانیم نه آن کس که در این دنیا، نعمت بیش‌تری بدو می‌دهند محبوب‌تر است و نه این که هر کس به گرفتاری، فقر و ناراحتی‌ها مبتلا می‌گردد، نزد خدا قرب و منزلتی ندارد و خدا به او اعتنا نمی‌کند؛ بلکه برعکس هر که را خدا بیش‌تر دوست بدارد، بیش‌تر به بلا گرفتارش می‌کند. در روایتی از حضرت علی علیه‌السلام وارد شده :

 «اَلبَلاءُ لِلظّالِمْ اَدبٌ وَ لِلمُؤمِنِ اِمتِحانٌ وَ لِلانبیاءِ دَرَجَّهٌ وَ للاُولِیاءِ کَرامَهٌ» 4

بلا و گرفتاری فرجام و مجازات ظالم است و امتحان برای مؤمن و برای انبیا رتبه و مقام است و برای اولیا کرامت است.

و نیز شاعر می‌گوید :

هر که در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیش ترش می‌دهند

پس ملاک عزیز بودن و یا ذلیل بودن نزد خدا، دارا بودن و نداری نیست، بلکه ملاک عزیز بودن این است که انسان به وظیفه‌اش عمل کند و اگر پول دارا است، در رابطه با مالش به وظیفه‌اش عمل کند و اگر تهی دست است، وظیفه‌اش در تحمل و صبر و شکرگزاری است.