سخن انبیای قبل و بعد از ایشان است؛ البته تثلیث و سایر بدعت‌های کلیسا خارج از مسیحیت اصیل است.

حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار رییس دانشگاه ادیان و مذاهب و میهمانان خارجی مرکز مطالعات و همکاری‌های علمی و بین الملل وزارت ارشاد و وزارت آموزش عالی، گفتند:همان‌طور که امام راحل، اسلام ناب را از اسلام آمریکایی جدا کردند، مسیحیت کمبودی دارد و آن وجود یک رهبر الهی انقلابی است که مسیحیت ناب را از مسیحیت آمریکایی جدا کند.

ایشان ادامه دادند: آن گاه مشخص می‌شود که عیسی (ع) همان سخنی را می‌گفت که موسی کلیم (ع) گفت و این بزرگوار نیز همان حرفی را زدند که پیامبر اسلام (ص) گفت و هر سه بزرگوار همان سخن را می‌گویند که نظام اسلامی تریبون آن را در دست دارد.

حضرت آیت الله جوادی آملی خاطر نشان کردند: علم دارای سه عنصر معلوم، عالم و علم (شناخت معلوم) است و دانشی موفق است که این اضلاع سه گانه مثلث را خوب بشناسد.

*دانشمندی که علمش ابزار بازی است؟!

ایشان تصریح کردند: در این بین اگر دانشمندی با این منظر که خود را افسانه پنداشت و معلوم را فسانه پنداشت، علم او هم ابزار بازی است.

استاد برجسته حوزه علمیه قم ابرازداشتند: این نوع از دانشمند، هرگاه دستش به علم برسد از آن بهره مادی می‌برد و این چنین کسی از ساختن بمب اتمی که در کشوری مثل ژاپن منفجر شد ابایی ندارد.

حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان ساختند: همین دانشمند اراده کند خاور میانه را در آتش مشتعل می‌کند و در این مورد باکی ندارد و از بوجود آوردن فقر و فلاکت و ده‌ها مفسده سیاسی، اجتماعی و اخلاقی ابایی نخواهد داشت.

مفسر بزرگ قرآن کریم افزودند:اما اگر دانشمندی دیدگاه دیگری داشت و عقیده داشت که معلوم (جهان) مخلوق خدای حکیم است که صدر و ذیل خدمت با نظام ریاضی ساخته شده است.

ایشان ادامه دادند: این نوع از دانشمند یک انسانی است که حکیمانه خلق شده است و مرگ را از پوست در آمدن می‌داند و نه پوسیدن.

معظم له اظهار داشتند: او مرگ را عبارت از آن می‌داند که قفس تن را بشکند و مرغ روح این قفس را رها کند و مرگ هجرت به جهان ابدی است، این عالم خلقت شناسی را فقط دینی می‌داندو خود را خلقت شناس دانسته و علمش را دینی می‌یابد.

حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: پس از آن که عناصر اصلی دانش دینی شد آن گاه جهت گیری و رویکرد دانشمند هم اسلامی خواهد شد، هر دانشی که برای او روشن شد او را متواضع تر و خاضع تر کرده و کاربرد علوم را در خدمت به جامعه قرار می‌دهد.

معظم له خاطرنشان کردند: این دانشمند دانش خود را صرف آرامش بخشی به همه طبقات جامعه قرار می‌دهد تا دو محور برای او روشن شود، یکی عناصر محوری علم اسلامی است، زیرا خلقت شناسی نمی تواند دینی نباشد و دوم این که نه علوم را می‌توان مصادره کرد و نه می‌توان آن را وسیله فخر قرار داد تا کاربرد ظالمانه ای برای آن ترسیم کرد.

استاد برجسته حوزه علمیه قم افزودند: هم اکنون می‌توان با جهان بینی الهی هند را به جایگاه اصلی اش برساند و همه کشورهای اسلامی پرچم دارتوحید باشند و دو محور مذکور را بدست آوریم.

ایشان افزودند: مشکل غرب این است که هم معلول را مثله کرده و هم عالم را نیز مثله کرده است و لذا غرب عالم و معلول مثله شده را به کار می‌گیرد و این تبدیل به علم طبیعی سکولار می‌شود.

*غرب، دو بال علم را قطع کرده

حضرت آیت الله جوادی آملی اضافه کردند:غرب دو بال علم را قطع کرد و اکنون آن چه در دست غرب است لاشه ای از علم است مه مرغ علم و این دانش یک مردار است تا یک زنده .

ایشان ابراز داشتند: این علم مرده بوی تعفن می‌دهد و اگر می‌بینید غرب با این علم جهان را به فساد کشاند به این دلیل است که از علم مرده چیزی جز تعفن بیرون نمی آید.

معظم له ادامه دادند: انقلاب اسلامی ایران برکات زیادی در منطقه و جهان داشت و درس بیداری و آزادی را برای جهانیان به ارمغان آورد.

بر اساس گزارش بنیاد علوم وحیانی اسراء، ایشان یاد آورشدند: در ابتدای انقلاب اسلامی این امر که همه امور مخصوصا علوم باید اسلامی شوند دغدغه امام راحل و مسئولین بودندو با وجود دو سال جنگ داخلی، هشت سال دفاع مقدس و سال‌های سازندگی پس از جنگ کتاب‌های فراوانی در معارف اسلامی نوشته شد و دانشگاه‌های ما که اثری از اسلام در آن‌ها نبود یا کم بود مهد پرورش دانشجویان متدین و اعتکافی شدند.

*ضرورت تزریق معارف دینی به علوم دانشگاهی

مفسرقرآن کریم در ادامه تزریق معارف دینی به متون علوم دانشگاهی را امری زمان بر عنوان کردند و افزودند: برگزاری همایش‌های مشترک بین ایران از طریق مرکز مطالعات و همکاری‌های علمی و بین المللی هم برای ایران و هم برای کشورهای دیگر کارآمد است.

حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: انبیای الهی جهان بینی توحیدی آوردند و عنوان کردند که جهان آفریدگاری دارد ؛ هدف و معادی داشته، آفریدگار جهان پروردگار آن است و خدا از طریق وحی قانون و اخلاق بشریت را تامین کرده است و این همان اسلام است که انبیای الهی آورده اند .

ایشان ادامه دادند: آن چه را که حضرت مسیح (ع) از نظر توحیدی آوردند، سخن انبیای قبل و بعد از ایشان است؛ البته تثلیث و سایر بدعت‌های کلیسا خارج از مسیحیت اصیل است.